عشق به خدا / بیان

سرت را بطرف آسمان بگیر نفس عمیقی بکش و بگو ....

عشق به خدا / بیان

سرت را بطرف آسمان بگیر نفس عمیقی بکش و بگو ....

پرتقال خونی 

یکی از پذیرایی های مورد علاقه ام توی مسیر پیاده روی نجف تا کربلا - البته بعد از یه قیمه عراقی ساده و شربت لیمو و یه کباب ترکی پر ملات مختصر و نوشابه مشکی خنک و پیتزا با دوغ محلی و فلافل شش قرص با سالاد شیرازی و یه پرس مرغ و برنج با زیره و ادویه مخصوص عراقی و یک دیس جوجه کباب داغ ذغالی با سبزی و ریحون اضافه و چای شیرین تند عراقی با میان وعده ی فرنی و حلیم و آش داغ و یه دست گوشت بره و یه سینی ماکارونی و چند ساندویچ مرغ و پیراشکی تپل، میوه ی پرتقاله. 

از به جوون عراقی با سبدهای پرتقال که توی مسیر کمتر دیده میشه، دو تا پرتقال میگیرم و توی کوله ام میذارم. کمی جلوتر روبروی یک موکب که صدای مداحی فوق العاده زیبای عربی اش، متوقفم میکنه، جایی برای نشستن پیدا میکنم. دقیقا چند قدم اون طرف تر ِ دوتا فرشته کوچولو در حال شیطنت و خنده های معصومانه ی کودکی.

پرتقال رو پوست میکنم درحالیکه مجذوب خنده های این دو تا کوچولو شدم.  پرتقال، هم پوستش راحت کنده میشه هم از اون قرمزای خونیه. با اولین نگاه فرشته ها به سمتم، استارت یک گفتگوی ناب رو میزنم. این دوتا از خانواده هاشون جلوتر اومدن و قراره هر مسافت خاصی بایستند تا کوچیک و بزرگ خانواده بهم ملحق بشن. توی همین فرصت محدود، براشون از ایران صحبت کردم.

بهو شنیدم یکی شون با صدای ناز و آرومش گفت: "سید القائد"،از شنیدن اسم حضرت آقا اونقدر به وجد اومدم که شروع کردم از رهبر براشون حرف زدن. سرتاپا گوش شده بودن. 

قیافه ی پرتقال خونی براشون جذاب بود! تعارف شون کردم و سه تایی زدیم به رگ! دوباره از سن وسال و شهر و برادرخواهراشون پرسیدم و یهو گفتم: "بچه ها! پرتقال خونی می بینین یاد چی میفتین؟" سریع گفتن: "تو". با همون خنده های دوتایی! کلی ذوق میکنم. با خودم میگم با پرتقال خونی هم میشه سفیر فرهنگی شد!

فرصت خوبی بود برای چیزی که به ذهنم رسید. ادامه میدم: "یه پرتقال خونی دیگه دارم که میدمش به شما دوتا به نیت اربعین سال بعدم." دستشون رو که جلو میارن، لحن تاکید میگیرم: "فقط وقتی خواستین بازش کنین، برای من دعا کنید که بازم بتونم بیام." سرشونو با عطوفت خاصی، تکون میدن و طوری نگاهم بهشون گره میخوره که یادم میره فقط چند دقیقه است که آشنا شدیم و تا چند دقیقه دیگه هم برای همیشه جسما از هم جدا میشیم.

برای خنده گرفتن ازشون، با صدای بچگونه میگم: "سید القائد"! گل خنده شون میشکفه. لبخند بی نظیر دنیای دخترانه شون رو به لنز تشنه ی دوربین پیوند میزنم عهد میکنم تا زمانیکه خبر طلبیده شدن امسالم رو بهم ندادن، این عکس رو جایی نذارم.




"اسما، فاطمه!" امسال، شما "آیات" شدید برای "سوره کوثر". خنده هاتون ابدی و پر آرامش.

------------------------------------

* عشق نوشت: میروم زائر بین الحرمینش باشم / که خدا خواسته پابوس حسینش باشم ...

  • ..... .....
  • ..... .....

  • ..... .....

  • ..... .....


۰۴
آبان

با پای چشم!


از نجف تا کربلا چشم های زیادی هستند که دلت را تا مدتی نامعلوم، به شکلی ناجوانمردانه می ربایند.

بعضی نگاه ها که میزبانان عراقی در هنگام پذیرایی به چشمان تو دارند، عادی نیست. 

گاهی آنقدر حرف از چشم های شان می ریزد که دلت میخواهی چند ساعتی بایستی و تک تک شان را بشنوی.


تمام خانواده، در طول عمرشان شاید یکبار هم فرصت پیاده روی تا کربلا را نداشته اند. 

آخر، تمام مدت در حال پذیرایی و توزیع نذورات در میان این جماعت زائر بوده اند.

اما همه شان، بدون استثنا با چشم های شان، هزاران زائر را بهم ریخته اند.   

 مشهور است که هرکس روزی اش کربلای اربعین نشود، با پای دل به زیارت می آید.

اما من میشناسم عاشقانی را که با پای چشم، به دست دل های اربعینی، می آویزند.

همین نگاه، کافیست تا در ذره ذره‌ی حال خوب تو، شریک باشند و البته صاحب حق.

حالا نوبت توست! این بار که میروی، تو با چشم هایت، التماس دعایی ابدی بخواه ...


-------------------------------------

عشق نوشت: این فقط پا به جاده رفتن نیست /یک ملاقات ساده رفتن نیست

می رسی تا خدا؛ درنگ نکن / این فقط یک پیاده رفتن نیست ...

  • ..... .....

  • ..... .....

...

  • ..... .....

  • ..... .....

                                              به نام خدای بخشنده

 

مرحله 1

حرف اول : آخه بابا چرا اول گناه کنیم که بعد بخواهیم توبه کنیم؟

شاعر میفرماید:

چرا عال کندق کاری / که باز آرد پشیمانی

بریم سر اصل مطلب: قبل از هر کاری باید به عاقبت اون کار فکر کنیم.

حضرت محمد (ص) می فرماید:

تفکر ساعـة اَفضَلَ مِن عِبادَتِ سَبعینَ سَنَه

1ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است

مثال:

الان همچـــــــــی میزنم لهش می کنم که مرغ های آسمون بحالش گریه کنن!!!!!!!    

آخه برادر من چرا خشونت؟ هیچ به عاقبت این کارت فکر کردی؟      

1- در صورت قتل =  اعدام                                       2- در صورت زخمی شدن طرف= دیه + زندان  3- شایدم خودت زخمی شی                                       4- آبرویت پیش خانواده می رود

ادامه دارد....

  • ..... .....